http://v110.ir/salavat/ http://v110.ir/salavat/ خداحافظی - کلبه تنهایی


















سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کلبه تنهایی

چشمام رو به ضریح دوختم و ........

میرم آقا ...............

اما کمکم کن

وقتی دوباره رفتم به شهر و دیار خودم

وقتی بین دوستان و آشناهام قرار گرفتم

یادم نره

یادم نره که بهت قول دادم گناه نکنم

قول دادم چشمهایی رو که تو حرمت

پاک شدن رو دوباره کثیف نکنم

خداحافظ آقا

به امید دیدار دوباره

فقط

این عاشقت و یادت نره

............................................................

لحظات آخر که تو هتل بودم .

آه ........................

ای دریغ به حسرت همیشگی

ناگهان چه زود دیر شد

تا اومدیم به خودمون بیایم

وقت رفتن شده

از اول رفتن

همین جور غصه این لحظه ها رو می خوردم

چه جوری ازت جدا شم

آقا جون

این سفر تموم شد و من آدم نشدم

هنوز راحت گناه می کنم

هنوز نمازم حال و هوایی نداره ...................

نذار این جوری از پیشت برم .................

منو طوری کن

که همه دوستام و خانوادم بفهمن

زائر تو بودم

خداحافظ پنجره فولاد

میرم اما دلمو بهت گره می زنم

دلمو رو همین جا می زارم

مراقبش باش

نکنه غیر از تو

کس دیگه ای مشغولش کنه

............................................................

به آستانت گام نهادم ،

و این شروع عشق بود

گاهی با خود اندیشیدم .......

که رضای گنبد طلایی که این همه غلام حلقه به گوش دارد

آیا من کمر شکسته را می نگرد ؟؟؟

صدایم را شنید ،

به خدایش سوگند

صدایم را با جان و دل شنید .

به باب الجواد که می رسیدم

قلبم صدا می کرد

تاپ ، تاپ ، تاپ

توان به قدم هایم باز می گشت

احساسی مرا یاری می کرد

حال زمان بازگشت رسید

شیراز 125

شیراز 25

شیراز 5

و اکنون آیا ندای

حول حالنا الا احسن الحال

را پاسخ خواهم داد ؟؟؟


نوشته شده در جمعه 90/1/26ساعت 5:42 عصر توسط یاس آبی| نظرات ( ) |