شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

تشنه...
91/10/10
من همان زينبم ! همان زينبي که هر روز زير آفتاب نگاه تو گرم ميشد، همان زينبي که از طنين صداي تو جان مي گرفت ، همان زينبي که روزش را با زيارت تو آغاز مي کرد و شبش را با چراغ ياد تو به پايان مي برد . باور کن همان زينب ، همان خواهر
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top